مرگ تدریجی ما آغاز خواهد شد… اگر سفر نکنیم، اگر مطالعه نکنیم،
اگر به صدای زندگی گوش فرا ندهیم،اگربه خودمان بها ندهیم.
مرگ تدریجی ما آغاز خواهد شد..هنگامی که عزت نفس را در خود بکشیم، هنگامی که دست یاری دیگران را رد بکنیم.
مرگ تدریجی ما آغاز خواهد شد… اگر بنده ی عادت های خویش بشویم و هرروز یک مسیر را بپیماییم…
اگر دچار روزمرگی شویم،
اگر تغییری در رنگ لبا سهای خویش ندهیم ، یا با کسانی که نمی شناسیم سر صحبت را باز نکنیم..
مرگ تدریجی ما آغاز خواهد شد… اگر احساسات خود را ابراز نکنیم. همان احساسات سرکشی که موجب درخشش چشمان ما میشود و دل را به تپش در می آورد..
مرگ تدریجی ما آغاز خواهد شد… اگر تحولی در زندگی خویش ایجاد نکنیم، هنگامی که از حرفه یا عشق خود ناراضی هستیم.
اگر حاشیه ی امنیت خودرا برای آرزویی نامطمئن به خطر نیندازیم..
اگر به دنبال آرزوهایمان نباشیم..اگر به خودمان اجازه ندهیم برای یکبار هم که شده، از نصیحتی عاقلانه بگریزیم…
بیایید زندگی را امروز آغاز کنیم.
بیایید امروز خطر کنیم.
همین امروز کاری کنیم.
اجازه ندهیم که دچار مرگ تدریجی شویم.
شاد بودن را فراموش نکنیم…
پابلو نرودا
نظرات شما عزیزان:
بازم سر بزن....
بدرود
زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد
زندگی گل به توان ابدیت
زندگی ضرب زمین در ضربان دلهاست
زندگی هندسه ساده تکرار محبت هاست
هر کجا هستم باشم
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است
آری آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست
گر بیافروزیش رقص شعله اش از هر کران پیداست
ورنه خاموش است
و خاموشی گناه ماست
خدا جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر
با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو
ایمانت را نگه دار و ترس را به گوشه ای انداز
شک هایت را باور نکن و هیچ گاه به باورهایت شک نکن
زندگی شگفت انگیز است ؛فقط اگر بدانید که چطور زندگی کنید
مهم این نیست که قشنگ باشی، قشنگ این است که مهم باشی !!حتی برای یک نفر
مهم نیست شیر باشی یا آهو مهم اینست که با تمام توان شروع به حرکت کنی
کوچک باش و عاشق...که عشق میداند آئین بزرگ کردنت را
بگذار عشق خاصییت تو باشد، نه رابطه ی خاص تو با کسی
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن
فرقی نمی کند گودال آب کوچکی باشی ، یا دریایی بی کران
زلال که باشی ، آسمان در توست ...
inkar nakon webet khili khobe chera mikhaee velesh koni
adam ke nabayad kam biare
چلچلراغ قلب من چشمان توست
گرچه لبريز از غم و درمانده ام
هر نگاهم در پي درمان توست
من آن مجنون تنهاي غريبم .
كه از سهم دو دستت بي نصيبم .
به دل گفتم كه روزي خواهي آمد.
و دل مي داند او را مي فريبم...
ببخشید سلام زندگی زیباست باید زیبا بنگری زیاد به خاطرات تلخ اندیشه نکن ممنونم که که به وبلاگم سر زدین البته وبلاگ خودتونه مرسی پس چی شد زندگی زیباست وبلاگ قشنگی داری ولی زیاد باهاش انس نگیر
رَسم آدمـہـایَش عـجـیبـ اَست
اینجـا گـُم کـہ بشـَوے
بـہ جـاے اینکہ دُنبالَــت بگـَردند
فَراموشَت مـے ڪننـد
عاشِق کہ بشـَوے
بـہ جـاے اینکـہ دَرڪَت کـنند ، مُتهمَت مـے ڪنند
فَرهنگـ لُغتـ اینجـا چیزے اَز
عِشق وَ اِحساس وَ غـرور سَرش نمـے شَود
زیاد کہ خوبـ باشے ، زیادے مےشَوے
زیاد کہ دَم دَستـ باشے ، تڪرارے مے شَوے
زیاد کہ بخَندے ، بَـرچَسبـ دیـ ـوانگـے مـے خورے
وَ زیاد کہ اَشکـ بریزے ... عاشقـــــ ــ ــــے !
ایـטּ جا باید
فــَقـط
بَراے دیگران نَفس بکـشے...
ایـטּ جا باید
فــَقـط
بَراے دیگران نَفس بکـشے...
ببخشید منظورتون از این مرگ تدریجی چیه؟!
پاسخ:مرگ تدريجي يعني به ظاهر بودن به ظاهر خنديدن به ظاهر شاد بودن به ظاهر عاشق بودن به ظاهر دوست داشتن به ظاهر زندگي كردن و حتي به ظاهر آرام مردن و هيچ لذتي را با عمق وجود احساس نكردن تمام سال هاي زندگيت را دچار مرگ تدريجي شده اي و گمان ميكني كه به ظاهر زندگي ميكني شاد باشيد
من شمارو به اسم تلخ ترين خاطره لينك كردم
اگه مايل باشين واسه لينك كردن من من رو با اسم غمكـــــــــــده لينك كنين
خوشحال ميشم به جمع تون بپيوندم
با تشـــــــــــــــكر
* * ★ ★ ♡ *
★ ★ ☆ ★ *
♡ ★ * ★ * ☆
★ * ★ * ☆ منتظرم ★
♥ * ★ ★ *
♡ ☆ ★
♥ منتظرم ☆ * ★ * ♥
منو با این اسم ♥●٠•˙ نسرین˙•٠●♥
لینک کن
منم لینکت کردم مرسی
باز در چهره خاموش خیال
خنده زد چشم گناه آموزت
باز من ماندم و در غربت دل
حسرت بوسه هستی سوزت
باز من ماندم و یک مشت هوس
باز من ماندم و یک مشت امید
یاد آن پرتو سوزنده عشق
که زچشمت به دل من تابید
باز در خلوت من دست خیال
صورت شاد تو را نقش نمود
بر لبانت هوس مستی ریخت
در نگاهت عطش طوفان بود
یاد آن شب که تو را دیدم و گفت
دل من با دلت افسانه عشق
چشم من دید در آن چشم سیاه
نگهی تشنه و دیوانه عشق
یاد آن بوسه که هنگام وداع
بر لبم شعله حسرت افروخت
یاد آن خنده بی رنگ خموش
که سرا پای وجودم را سوخت
رفتی و در دل من ماند به جای
عشقی آلوده به نومیدی و درد
نگهی گمشده در پرده اشک
حسرتی یخ زده در خنده سرد
آه اگر باز بسویم آیی
دیگر از کف ندهم
آسانت ...
حیران شده هر کسی در آن پی….. میدید و همی گریست بر وی
او فارغ از آنکه مردمی هست ….. یا بر ورقش کسی نهد دست
حرف از ورق جهان سترده …....... میبود نه زنده و نه مرده
بر سنگ فتاده خوار چون گل …....... سنگ دگرش فتاده بر دل
صافی تن او چو درد گشته .....….. در زیر دو سنگ خرد گشته
چون شمع جگر گداز مانده …............ یا مرغ ز جفت باز مانده
در دل همه داغ دردناکی …............... بر چهره غبارهای خاکی
چون مانده شد از عذاب و اندوه …......... سجاده برون فکند از انبوه
بنشست و به های های بگریست…....... کاوخ چکنم دوای من چیست
آواره زخان و مان چنانم ...............….. کز کوی به خانه ره ندانم
نه بر در دیر خود پناهی …............... نه بر سر کوی دوست راهی
ای بیخبران ز درد و آهم ….................. خیزید و رها کنید راهم
عشق تو ز دل نهادنی نیست …........ وین راز به کس گشادنی نیست
با شیر به تن فرو شد این راز ….......... با جان به در آید از تنم باز
این گفت و فتاد بر سر خاک …............. نظارگیان شدند غمناک
عشقی که نه عشق جاودانیست ….......... بازیچه شهوت جوانیست
عشق آن باشد که کم نگردد …............. تا باشد از این قدم نگردد
آن عشق نه سرسری خیالست …........... کورا ابد الابد زوالست
مجنون که بلند نام عشقست …......... از معرفت تمام عشقست
عجلــــه در سرنوشتـــــم نوشتــــــــه بودند...
بد خــــــــط بود...!!! روزگـــــــــار نتوانســــــــــــــــت
آنـــها را بــخوانــــد...
ولی همین که بگیم قشنگ بود کافی نیست
امیدوارم "اجازه ندهیم که دچار مرگ تدریجی شویم.
هر جا رنجیدم ، لبخند زدم ....
فکر کردند درد ندارد ، محکم تر زدند ..
راستي عكساي اين پستت باز نميشن
برچسبها: